این داستان شاید زندگی شما را تغییر بدهد!

«در مسابقه‌ای میان شاگردان مدرسه رزمی شیوانا برای انتخاب نماینده، سه نفر برتر معرفی شدند. انتخاب شیوانا برای اعزام به رقابت بزرگ، همراه با درس‌هایی ارزشمند از اهمیت دیدگاه و انگیزه در مبارزه بود.»

قرار بود یک مسابقه بزرگ و مهم در حوزه هنرهای رزمی برگزار شود. مبارزان توانمند از گوشه و کنار سرزمین، برای شرکت در این رویداد گرد هم آمدند. در همین راستا، در مدرسه شیوانا نیز رقابتی میان شاگردان شکل گرفت تا نماینده‌ای برای این رقابت بزرگ انتخاب شود. در نهایت، سه نفر به عنوان برترین‌های مدرسه شناخته شدند. اما در حالی که انتظار می‌رفت شیوانا نفر اول را انتخاب کند، او تصمیم گرفت ابتدا از نظر این سه نفر درباره مبارزه و موفقیت جویا شود.

دیدگاه‌های مبارزان

نفر اول که به توانایی‌های خود اطمینان داشت، اظهار کرد: «همان‌طور که می‌دانید، تمرینات بسیاری کرده‌ام و زیر نظر استادان حاذق آموزش دیده‌ام. اگر کمی شانس یاری کند، می‌توانم موفق شوم!»

نفر دوم گفت: «تا جایی که ممکن بود، خودم را آماده کردم و تمرینات سختی را پشت سر گذاشتم. اگر اندکی اقبال همراهی کند، می‌توانم جزو برترین‌ها باشم!»

اما نفر سوم چنین گفت: «من در رقابت مدرسه سوم شدم. این نشان می‌دهد هنوز جای پیشرفت دارم. اما تا شروع مسابقات ده روز باقی است. در این مدت باید به گونه‌ای خود را آماده کنم که حتی اگر شانس نیز با دیگران باشد، من پیروز میدان شوم. به اعتقاد من، شانس هیچ نقشی ندارد؛ این تلاش و اراده من است که سرنوشت را تعیین می‌کند!»

انتخاب غیرمنتظره شیوانا

پس از شنیدن این نظرات، شیوانا گفت: «من نفر سوم را به عنوان نماینده مدرسه انتخاب می‌کنم. کسی که به تلاش و اراده خود اعتماد دارد و کم‌ترین ارزشی برای شانس قائل نیست. شانس و اقبالی که افراد ضعیف به آن اتکا می‌کنند، در اینجا جایی ندارد. پیروزی در هنرهای رزمی به نیروی درونی بستگی دارد. از این رو، نفر سوم آماده شود. همچنین، نفرات اول و دوم به عنوان هم‌تیمی‌های او عمل کرده و مهارت‌های خود را به او بیاموزند. این پیروزی یک پیروزی جمعی خواهد بود؛ بنابراین همه با تلاش و همت خود به نماینده ما کمک کنند تا به موفقیت برسد.»

رقابت سرنوشت‌ساز

ده روز بعد، مسابقات آغاز شد و نماینده مدرسه شیوانا حضوری قدرتمند داشت. تمامی مبارزان دیگر به دعا افتاده بودند تا او حریفشان نشود. در مرحله نهایی، این مبارز با وجود شکست‌های موقت و زمین‌خوردن‌های متعدد، بارها بلند شد و تا لحظه آخر ایستادگی کرد. بالاخره موفق شد تمامی حریفان خود را شکست دهد و قهرمانی را از آن خود کند.

پاسخی برای تاریخ

در پایان، زمانی که او برای دریافت جایزه به میدان دعوت شد، داور ارشد از او پرسید: «به نظرت دفعه بعد هم شانس یار تو خواهد بود؟»

این مبارز پیروز با لبخندی بر لب پاسخ داد: «هیچ‌گاه در زندگی به دنبال شانس نبوده‌ام! کسانی که به خود و توانایی‌هایشان باور ندارند، دنبال شانس می‌گردند. اما من شانس خودم هستم. تا زمانی که زنده‌ام و در میادین مبارزه حضور دارم، با قدرت می‌جنگم. اجازه بدهید این‌بار، شانس به دنبال من بدود و پیروزی مرا جست‌وجو کند!»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا