
مارتیک، خواننده خوشآوازه و «صدای مخملی موسیقی ایران»، در گفتگو با بیلیورد فارسی از بغض قدیمی و آرزوی بازگشت به ایران پرده برمیدارد؛ حسرت دیدن وطن و قدم زدن در کوچههای آبادان، شهری که ریشههایش در آن جاریاند.
«مارتیک» که صدای خاص او یکی از خاطرهسازترین صداهای موسیقی ایران به شمار میرود، مدتهاست با لقب «صدای مخملی موسیقی ایران» شناخته میشود. مارتیک، خوانندهای جنوبی و خوشمشرب است که در گفتگویی تازه، راز یک حسرت قدیمی را فاش میکند: آرزو دارد پیش از خاموشی چراغ زندگی، خاک ایران را لمس کند، هوای وطنش را نفس بکشد و در کوچههای آبادان، شهری که به قول خودش همیشه ریشههایش در آن تنیده شده، قدم بزند. صدای او همچنان زنده و تأثیرگذار است، اما بغضها و دلتنگیهایش داستان غربتی است که تنها با بازگشت به خانه آرام میگیرد.
پشت پرده دلتنگیهای یک هنرمند جنوبی
مارتیک، مردی که صدایش همچنان برای چند نسل از ایرانیان بهیادماندنی است، در این مصاحبه بارها از علاقه عمیق خود به بازگشت به زادگاهش سخن میگوید و خاطرات شیرین کودکی و نوجوانیاش را در شهر آبادان مرور میکند؛ شهری که به تعبیر او، در تار و پود وجودش جریان دارد. در میان صحبتهایش، گهگاه با لهجه جنوبی سخن میگوید و همین لحظات کوتاه بغضهای فروخورده او را آشکار میسازد. مارتیک به صراحت اعتراف میکند که بزرگترین آرزوی وی این است که پیش از پایان زندگی، یک بار دیگر بتواند زیر آسمان ایران قدم بردارد و نفس بکشد. او با لحنی پر از حسرت میگوید: «اگر بتوانم پیش از پایان عمر، دوباره هوای آبادان را تجربه کنم، آرزویی بر دل زندگیام نخواهد ماند.»
آمادگی برای پذیرش هر شرط
در این گفتگو، بخش قابلتوجهی به موضوع بازگشت مارتیک به ایران اختصاص دارد. نکته جالب اینجاست که او با اشتیاقی وصفناشدنی اعلام میکند که آماده است تمامی شروط لازم برای بازگشت به وطن را بهطور کامل بپذیرد. مارتیک تأکید دارد که موسیقی همیشه پل ارتباطی عمیق میان دل او و مردم ایران بوده، و اگر قرار باشد برای همین عشق یکبار دیگر به کشورش بازگردد، هیچ مانعی نمیتواند او را از این تصمیم باز دارد. عشق به مردم و وطن برای این هنرمند جنوبی، چیزی است که سالهاست قلب او را بهتپش واداشته است.
بسته شدن چمدانها؛ انتظار برای قدم زدن در خاک وطن
مارتیک از مدتها پیش تصمیم خود را برای بازگشت گرفته و بهنظر میرسد که چمدانهایش را آماده کرده باشد. او تنها منتظر چراغ سبز مقامات مسئول است تا این رؤیا به واقعیت تبدیل شود. مارتیک با لحنی پر از اشتیاق میگوید: «زندگی هرکس یک روزی به پایان میرسد، اما اگر بتوانم پیش از آن فرصت کنم تا بار دیگر خاک وطنم را ببینم، دنیا را با خیالی آسوده ترک خواهم کرد.» سخنان او نشاندهنده دلتنگی هنرمندانی است که سالها دور از سرزمین مادری زیستهاند اما روحشان همیشه در سالهای کودکی و موطنشان جریان داشته است. این انتظار قلبی و عاطفی، بیشک تصویری گویای اشتیاقی عمیق از سوی مارتیک برای بازگشت به ایران است.
صدای مارتیک؛ یادآور خاطرههای نسلهای مختلف
آثار هنری مارتیک همچنان برای عده زیادی از ایرانیان نماد لحظات پرخاطرهای از گذشته است. ترانههایی مانند «ماه»، «اگه برگردی»، «حریر» و دیگر آثار بهیادماندنی او، همچنان در حافظه موسیقی پاپ ایران جایگاه ویژهای دارند. این ترانهها بخش مهمی از خاطرات جمعهای خانوادگی مردم را ساختهاند و هنوز نیز بسیاری از دوستداران موسیقی با شنیدن آنها احساساتی خاص را تجربه میکنند. مارتیک با قلبی پر از عشق نسبت به وطن و صدایی که همچنان گرم و قدرتمند باقی مانده، چشمبهراه فرصتی است تا دوباره بتواند در خاک ایران هنرش را اجرا کند. بازگشت به وطن برای این خواننده جنوبی، نه فقط یک آرزو بلکه رویایی است که او برای تحقق آن لحظهشماری میکند.