
«سریال شغال با پرداختن به داستانی حساس و چالشبرانگیز تلاش کرده توجه مخاطبان را جلب کند، اما ضعف در شخصیتپردازی و روایت، انتقاداتی را به دنبال داشته است؛ آیا سوژه جذاب این مجموعه برای جبران کمبودهای اجرایی آن کافی خواهد بود؟»
سریال شغال در همان قدمهای ابتدایی تلاش میکند با پرداختن به موضوعی حساس و پرمناقشه، توجه مخاطبان را جلب کند؛ قصهای از دختری که قربانی تجاوز شده است. با وجود پتانسیل بالای این داستان برای ایجاد روایتی ماندگار، در اجرا ضعفهای جدی مشاهده میشود که توجه منتقدان را نیز به خود جلب کرده است. این داستان به دلیل اشکال در روایت و ضعف شخصیتپردازی، از دیدگاه برخی موفق ظاهر نشده است.
تکرار لوکیشن در روایت چهار سریال
۴ سریال با داستانهایی متفاوت اما در لوکیشن و طراحی مشابه؛ این مسئله در سریالهای “گناه فرشته”، “ناریا”، “اجل معلق” و “شغال” دیده میشود که همگی در فضای یک دفتر کار روایت شدهاند.
ضعف در شخصیتپردازی و قصهگویی
شغال موضوع مهمی را محور داستان خود قرار داده است: دختری که پس از تجربه تجاوز، همراه مادرش با چالشهای بزرگ روبهرو میشود. با این حال، این سوژه خاص به دلیل ضعفهای فاحش در روایت قصه و عدم تکامل شخصیتها، نتوانسته تاثیر لازم را بر بیننده بگذارد.

شخصیتپردازی کامیار؛ از مظلومنمایی تا خطرات اخلاقی
شخصیت کامیار، با بازی امیرحسین فتحی، به گونهای در سریال به نمایش درآمده است که مخاطب ممکن است با او همدلی کرده یا رفتارهای خشونتآمیزش را توجیهپذیر بداند. پرداختن به گذشته و فشارهای ناپدری در کودکی او، نوعی قربانینمایی ایجاد کرده است که ممکن است از جنبه روانشناسی قابل تحلیل باشد، اما از نظر اخلاقی باعث ایجاد سوءتفاهمهایی شود.
این نوع روایت میتواند به طور ناخودآگاه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد تا شدت قضاوت خود نسبت به خشونت اعمالشده توسط این شخصیت را کاهش دهد و حتی با او نوعی همذاتپنداری کند.
افت داستانی در پرداخت به شوک اولیه
در قسمت آغازین سریال، با شوک بزرگ تجاوز به آوا روبهرو میشویم؛ اما این اتفاق، حتی با وجود محوریت در قصه، نتوانسته تاثیر بصری و عاطفی لازم را ایجاد کند. سکانس مربوط به این رخداد، از نظر فنی و تصویرسازی ضعیف است و اثرگذاری آن به شدت کاهش یافته است.