
نسخه ترمیم شده فیلم «باشو غریبه کوچک» اثر ماندگار بهرام بیضایی بر روی پلتفرم فیلمنت منتشر شد. این فیلم از جواهرات سینمای ایران در دهه شصت به شمار میرود که مرور آن، فرصتی برای علاقهمندان و منتقدان جهت بازشناسی دورهای خاص و تاثیرگذار در تاریخ سینمای کشور است.
نسخه ترمیم شده فیلم زیبای «باشو غریبه کوچک» اکنون در فیلم نت در دسترس علاقمندان به سینمای ایران قرار گرفته است.
<
دهه شصت، دوران ویژه در تاریخ سینمای ایران
دهه شصت همواره یکی از دورانهای خاص و شگفتانگیز در تاریخ سینمای کشور بوده است؛ دورهای که با تنوعی از تولیدات سینمایی در ژانرهای گوناگون شناخته میشود. البته بسیاری از این آثار عمر کوتاهی داشتند و حتی به موقعیتهای مهمی دست پیدا نکردند. اما در همان دوران، فیلمهایی ساخته شدند که با گذر زمان به آثار ماندگار تبدیل شدند. یکی از برجستهترین این آثار، فیلم پرآوازه «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی است که اکنون نسخه مرمت شدهاش توسط پلتفرم فیلم نت منتشر شده است و فرصتی مناسب برای بازبینی این اثر فراهم کرده است.
روایت پیچیده اکران «باشو غریبه کوچک»
فیلم «باشو غریبه کوچک» در سال ۱۳۶۴ ساخته و آماده نمایش بود، اما به دلایلی از جمله برداشت ضدجنگ، امکان نمایش پیدا نکرد و برای چهار سال به تعویق افتاد. در نهایت این فیلم با شکلی غریبانه تنها یک روز پس از پایان جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت و آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. این مسأله مانع از دیده شدن فیلم در جشنوارههای جهانی شد و مخاطبان خارجی سالها بعد موفق به تماشای این اثر شدند که از نظر بسیاری یکی از مهمترین فیلمهای درباره جنگ هشت ساله محسوب میشود.
آغاز داستان باشو، سفری از جنوب به شمال
فیلم با تصویری تکاندهنده از فجایع جنگ در جنوب آغاز میشود و شخصیت اصلی، باشو، نوجوانی عربزبان، سفری پرماجرا را تا استان گیلان پشت کامیون آغاز میکند. این آغاز هوشمندانه مخاطب را به مشاهده ادامه داستان مجاب میکند. رویکرد بیضایی با خلق تقابل فرهنگی بین باشو و مردم روستای گیلکزبان، هسته اصلی فیلم را شکل میدهد. واکنش منفی مردم روستا به حضور باشو، او را به نایی، زن جوانی که با دو کودک کوچک زندگی میکند، سوق میدهد. نایی که مهر مادری را در دل دارد، نمادی از مادر وطن است و باشو را میپذیرد.
رابطه نایی و باشو، مفهومی نمادین از مادر و فرزند
بیضایی در پردازش شخصیتها و استفاده از تنشهای داستانی، شاهکاری خلق کرده است. رابطه نایی و باشو با گذشت زمان به یک پیوند مادر و فرزندی عاطفی و تاثیرگذار بدل میشود و مخاطب را درگیر احساسات عمیق انسانی میکند. یکی از نقاط اوج فیلم، جایی است که باشو در بازار روز گم میشود و نایی در پی او با اضطرابی وصفناشدنی راهی میشود. فصل روخوانی باشو از کتاب فارسی یکی از نقاط برجسته فیلم است که ارتباط فرهنگی و قومی را با نماد زبان فارسی به نمایش میگذارد.
بازگشت شوهر نایی، داستان به نقطه حساس میرسد
در پرده پایانی، شوهر نایی به خانه بازمیگردد. مردی که در جنگ یک دست خود را از دست داده، حالا با حضور باشوی سیهچرده در خانهاش روبهرو شده است. این تغییرات احساسی جدیدی به فیلم میافزاید و مخاطب را نسبت به سرنوشت باشو در بیم و امید قرار میدهد. پایان داستان با امید همراه است؛ پایانی که از نوع کلیشههای مرسوم فاصله دارد و در عوض تفکر و عمق شخصیتها را برجسته میکند.
دیدگاههای کارگردانی و بازیگری
بهرام بیضایی در کارگردانی فیلم خود بارزترین ریزهکاریهای فیلمنامه را به کار گرفته است. بازی عدنان عفراوی در نقش باشو نیز به شکلی فوقالعاده از تواناییهای بیضایی در هدایت بازیگران خود حکایت دارد. همینطور سوسن تسلیمی در نقش نایی جانی فراتر از شخصیت به داستان میبخشد و اجرای خارقالعادهای، بهویژه در سکانس بازار از خود به نمایش میگذارد. علاوه بر این، نمیتوان کیفیت فیلمبرداری در این اثر را نادیده گرفت. فیروز ملکزاده با وجود محدودیتهای فنی آن دوران، تصاویری ماندگار خلق کرده است.
دیدن نسخه مرمت شده فیلم «باشو غریبه کوچک» نه تنها فرصتی برای تجربه دوباره این اثر ارزشمند است، بلکه نشاندهنده جایگاه برجسته این فیلم در تاریخ سینمای ایران است.