چگونه با طرز فکر درست شانس خود را افزایش دهیم؟

شانس مفهومی است که اغلب با باورها و خرافات همراه میشود، اما آیا واقعا شانس وجود دارد و چه تأثیری بر زندگی ما دارد؟ در این مطلب به بررسی تعریف شانس و نقش آن در زندگی میپردازیم.
واژه شانس، اگرچه کوتاه است اما در زندگی بسیاری از افراد بسیار پرمعنی و تاثیرگذار است. ما معمولاً شانس را به اتفاقات، باورها یا حتی خرافات پیوند میزنیم. شاید شنیده باشید که برخی افراد با شکستن آینه، عدد ۱۳ یا باز کردن چتر در خانه برای خود بدشانس جلوه میدهند. همچنین اغلب موفقیت یا شکست دیگران را به نوعی به خوششانسی یا بدشانسی آنها نسبت میدهیم. اما واقعاً شانس چیست و چه تاثیری بر زندگی ما دارد؟ در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
شانس از چه تعاریفی برخوردار است؟
ژاکلین وولی، استاد روانشناسی دانشگاه تگزاس، شانس را به سه شیوه تعریف میکند:
- برخی شانس را برابر با بخت و اقبال میدانند؛ مثلاً برنده شدن در بازی قمار را شانس میپندارند، درحالیکه این تنها یک اتفاق تصادفی است.
- بعضی شانس را یک نیروی ماورایی در جهان میشناسند که ممکن است روی زندگی افراد مختلف در زمانهای متفاوت تاثیر بگذارد.
- گروهی دیگر معتقدند شانس یک ویژگی ذاتی است که برخی افراد از بدو تولد همراه خود دارند.
برخی باور دارند که نگهداری گیاه لاکی بامبو در خانه میتواند خوششانسی به ارمغان بیاورد.
ریچارد وایزمن، نویسنده کتاب «عامل شانس»، اعتقاد دارد هیچ عنصر جادویی یا فراطبیعی در مورد شانس وجود ندارد. او بر این باور است که طرز فکر ما در اینکه خود را خوششانس یا بدشانس بدانیم، تاثیری مستقیم بر نحوه رفتارمان دارد و حتی ممکن است یک پیشبینی خودشکوفا ایجاد کند. وایزمن بر این نکته تاکید دارد که شانس اگرچه بهگونهای وجود دارد، اما در واقع یک فرایند ذهنی است.
روانشناسی شانس
در حوزه روانشناسی، شانس بیشتر به عنوان اسناد مورد بررسی قرار میگیرد. به بیان ساده، اسناد به یافتن علت یک رویداد یا اتفاق اشاره دارد. به عنوان موجوداتی اجتماعی، ما در تلاشیم تا رفتار دیگران و دلایل موفقیت یا شکست آنها را درک کنیم.
هنگام جستجو برای عوامل موفقیت یا شکست، معمولاً این دلیل را به مهارت، تلاش، سختی کار یا شانس نسبت میدهیم. مهارت و تلاش عوامل درونی و پایدار هستند، درحالیکه سختی کار و شانس عوامل بیرونی و غیرقابلکنترل محسوب میشوند.
به عنوان مثال، اگر در امتحان مردود شوید، دلایل این شکست میتواند به عوامل مختلفی همچون کمبود مطالعه یا شانس بد نسبت داده شود. نوع نگرش شما به این اسناد میتواند در رفتار آیندهتان تاثیرگذار باشد. اگر شکست را به کمکاری خود نسبت دهید، احتمال بالایی وجود دارد که در آینده با تلاش بیشتر موفق شوید.
از سوی دیگر، اگر شکست را نتیجه بدشانسی بدانید، این نگرش بیرونی و ناپایدار ممکن است شما را از بهبود عملکرد و تلاش برای موفقیت بازدارد.
شانس چگونه به زندگی واقعی مرتبط است؟
در یک تحقیق علمی مشخص شد که وقتی شرکتکنندگان تصور کنند یک توپ گلف، شانس به همراه دارد، عملکرد آنها در بازی بهبود مییابد. این موضوع البته بهخاطر خود توپ نیست، بلکه باور به آن اعتمادبهنفس افراد را افزایش میدهد. این نشاندهنده تاثیر مثبت نگرش بر نتیجهای است که از تلاش خود انتظار داریم.
علاوه بر این، شانس میتواند حس بهتری به زندگی ببخشد. وقتی شاهد موفقیت دیگران هستیم، معمولاً شانس را بهعنوان عاملی برای دلگرمی و آرامش برای خود برمیگزینیم. از این طریق با کاهش فشار روانی، میتوانیم شرایط خود را بهتر هضم کنیم.
چگونه دیدگاه خود درباره شانس را تغییر دهیم؟
افراد خوشبین، معمولاً فرصتها و شرایط مثبت بیشتری در زندگی تجربه میکنند.
بر اساس نظر وایزمن، شرایط اجتماعی و خانوادگی تاثیر فراوانی بر طرز برداشت ما از مفهوم شانس دارد. اما در عین حال، او اشاره دارد که با تغییر طرز تفکر و رفتار، میتوان زمینه خوششانسی را برای خود فراهم کرد.
افراد خوششانس به فرصتها توجه بیشتری دارند و شهامت استفاده از آنها را پیدا میکنند. آنها نهتنها خود را در معرض موقعیتهای جدید قرار میدهند، بلکه هنگام رویارویی با مشکلات نیز با خوشبینی به آنها نگاه کرده و از تجربیات تلخ درس میگیرند.
یک راهکار عملی برای تغییر نگرش منفی به مثبت، نوشتن اتفاقات خوشایند روزانه است. این تمرین ذهنی میتواند تمرکز شما را به سمت جنبههای مثبت زندگی سوق دهد و شانس شما را در بهرهگیری از فرصتها افزایش دهد.
سخن پایانی
در نهایت میتوان گفت که بهجای وابستگی به اتفاقات تصادفی، بهتر است با مثبتاندیشی و تلاش، خودتان شرایط خوبی در زندگی ایجاد کنید. شانس واقعی زمانی اتفاق میافتد که آمادگی و تلاش شما با فرصتی مناسب همراه شود. بنابراین بهجای انتظار رخدادهای غیرمنتظره، روی پیشبرد اهداف و خلق موقعیتهای مثبت تمرکز کنید.