
اظهارات انتقادی آزاده صمدی در مراسم روز ملی سینما درباره وضعیت غمانگیز سینمای ایران، واکنشهای گستردهای را به همراه داشت؛ از سیاستزدگی تا سریسازیهای مبتذل، چالشهایی که سینمای ایران با آن دستوپنجه نرم میکند، موضوع اصلی سخنان این بازیگر مطرح بود.
در مراسم بزرگداشت روز ملی سینما، آزاده صمدی، بازیگر پرطرفدار و شناختهشده سینمای ایران، با نگاهی متفاوت درباره وضعیت کنونی سینما گفت: «سینمای ما مدتهاست که در دلگیری و خلوتی فرو رفته است و شاید دلیل آن ورود سیاست به جایی باشد که باید تماما محل هنر باشد؛ یا شاید از زمانی که سریسازیهای سطح پایین جای هنر سینمایی را گرفتهاند.»
این صحبتها بلافاصله بحثهای فراوانی ایجاد کرد؛ چرا که بسیاری یاد آثار اخیر صمدی افتادند، آثاری که در قالب سینمای «اندیشمند» قرار نمیگیرند. فیلمهایی چون «صددام»، «زیرنظر»، «خط استوا»، «50 کیلو آلبالو» و «خوب، بد، جلف» از جمله کارهایی هستند که حضور آزاده صمدی در آنها تناسبی با سخنان انتقادی وی ندارد. همین اختلاف نظرها باعث شد تا موضوع تناقض در اظهارات او، به مسئلهای گستردهتر در نگاه به وضعیت کلان سینما ایران تبدیل شود.
«صددام» و «زیرنظر»؛ آیا این کمدیها مخاطب را به تفکر وا میدارند؟
در بررسی دو اثر «صددام» و «زیرنظر»، باید گفت این فیلمها بیشتر در حوزه کمدیهای سرگرمکننده قرار میگیرند تا آثاری که محتوای عمیق و فلسفی دارند. با شوخیهای دمدستی و موضوعاتی که به تکرار نزدیکاند، این فیلمها اغلب به عنوان نمونههایی از سینمای تجاری شناخته میشوند. هرچند که «صددام» به واسطه بازی آزاده صمدی توانسته تعداد زیادی از مخاطبان را مجذوب خود کند، اما از منظر سینمای فکری، این آثار همچنان در حاشیه قرار دارند.
<
«خط استوا»، فیلمی پیچیده میان کمدی و روایت اجتماعی
«خط استوا» نیز تلاشی برای ورود به مسائل اجتماعی با زبان طنز بود، اما از لحاظ فرم و محتوا همچنان یک کمدی است و نمیتواند در زمره آثار کاملاً جدی و اندیشمند قرار گیرد. این فیلم، علیرغم قصهپردازی مناسب، در بخشهایی به کلیشههای طنز سرگرمکننده و شوخیهای سطحی باز میگردد که امکان موفقیت گسترده یا جدی بودن آن را کاهش داده است.
<
«50 کیلو آلبالو» و «خوب، بد، جلف»؛ داستانی از سینمای تجاری
دو فیلم «50 کیلو آلبالو» و «خوب، بد، جلف» نماد بارز سینمای کمدی تجاری هستند. سرگرمی صرف، ارائه شوخیهای کلیشهای، و پرداخت به موضوعاتی که بیشتر از عمق به جذابیت و طنز سطحی توجه دارند، ویژگیهای این نوع از سینماست. این آثار نه تنها مخاطبان بسیاری جذب کردهاند بلکه نشاندهنده جریانهای کمدی تجاری هستند که با تعاریف سینمای اندیشمند همخوانی ندارند.
<
سینمای ایران و یک تضاد آشکار
آزاده صمدی به خوبی به مسئلهای اشاره میکند که نه فقط شخص او، بلکه سینمای ایران امروز با آن درگیر است: تضاد میان هنر و تجارت. این تناقضها نشان میدهند که سینما با وجود مشکلات فضا و رقابت، هنوز جذابیت خود را از دست نداده است. برای بازیگرانی چون آزاده صمدی، این سینما هم خانهای برای هنر است و هم فضایی محدود که گاه آنها را به پذیرش تجاری بودن مجبور میکند. شاید وقت آن رسیده که نه تنها مخاطبان بلکه هنرمندان نیز بازنگریای بر روی این تضاد داشته باشند.